کریس آنجل
سروش و علی رضا پوز می زنند
از شیرمرغ تاجون آدمزاد اینجا هست

 

تاریخچه
کریس آنجل فقط نام هنری مرد جوان است.نام اصلی او کریستوفر نیکلاس سارانتاکوس است. اصل و نسب خانواده اش یونانی بود.از آنهایی که سال های جنگ جهانی به ینگه دنیا مهاجرت کرده در جایی از آمریکا ساکن شده است.او متولد 19 دسامبر 1967 است.نام پدرش جان سارانتاکوس است.در زندگی از دو نفر بیشتر از بقیه خط گرفته است.یکی پدرش که بعد از مبارزه ی طولانی با سرطان از دنیا رفت و دیگری خاله اش.وقتی 6 ساله بود خاله اش استلا به خانه شان می آمد و برای سرگرمی اش اولین حقه های بازی با کارت را نشانش می داد.از همان زمان بود که پسرک عاشق شعبده بازی شد.خاله اش هم کم نمی گذاشت.هر بار که به خانه شان می رفت یک حقه به او یاد می داد و آن قدر مغز کریس را کار می گرفت تا بچه همه ی فوت و فن کارت ها را از حفظ می شد. کریس که امروز هر حقه ای را در کمترین زمان انجام می دهد از همان 7-8 سالگی یک تردست حرفه ای بود.کریس آنجل تا به امروز 6 بار به عنوان مرد سال شعبده بازهای دنیا انتخاب شده است و یک بار هم شعبده باز دهه. اما آخرین افتخار او مال همین 3-4 ماه پیش بود که انجمن شعبده بازان جهان با دیدن تردستی هایش عنوان شعبده باز قرن را به او داد.
راز گشایی از معروف ترین شعبده های کریس آنجل
بلند شدن از روی زمین
دیوید بلین و کریس آنجل دو شعبده باز مشهوری هستند که می توانند به ادعا ی خودشان هر وقت که خواستند از زمین بلند شوند و بر جاذبه ی زمین غلبه کنند.
راز گشایی:
با روشی که دیوید بلین کریس آنجل کشف کرده اند دیگر هر کسی می تواند برای خود در هوا معلق بماند.فقط کافی است کمی تمرین کرده باشد و از آمادگی جسمی خوبی هم برخوردار باشد.برای بلند شدن از زمین کار های زیادی می توان انجام داد.برای مثال:جایی که ارتفاع زیاد است و دور و بر شعبده باز هم فقط فیلم بردار است و یک سری آدم از گروه خودش ، کافی است فقط دنبال یک جرثقیل بزرگ بود و نوار های نایلونی بسیار ظریف اما قوی که از هر طرف شعبده باز را گرفته اند و نمی گذارند پایین بیفتد.نوار هایی که آنجل در حقه راه رفتن بین دو ساختمان به کار گرفته بود آنقدر تابلو بود که تماشاچی های روی زمین به راحتی می توانستند آن را ببینند مخصوصاً زمانی که دم غروب شد و نور افکن ها روشن شدند.نوار های نایلونی فقط زمانی کاملاً ناپدید می شوند که از پشت دوربین های فیلم برداری به آنها خیره شده باشید.
رد شدن غلتک از روی بدن
برای کریس آنجل پارچه ای بزرگ پهن کردند و روی آن هم یک عالم خرده شیشه ریختند. کریس هم روی آن پارچه دراز کشید و یک غلتک چند صد تنی تا کمر او جلو آمد.بعد هم غلتک کنار می رود وکریس خودش را از زیر آن بیرون می کشد در حالی که حتی خراشی هم ندیده است!                                                                                       
راز گشایی
اولا که شیشه ها واقعی نبودند!شیشه ها از جنس همان شیشه هایی است که امروزه در تهیه ی فیلم های سینمایی و صحنه های اکشن آنها زیاد به کار گرفته می شود.اما اصل ماجرای غلتک آنجاست که قبل از اجرای شعبده باز ، دار و دسته او به محلی که آنجل قرار بود آنجا باشد رفتند و مساحتی به اندازه ی بدن او را کندند. جایش را هم با یک اسفنج نرم و انعطاف پذیر پر کردند و رویش هم پارچه کشیدند و خرده شیشه ریختند.با رد شدن غلتک از روی پاهایش بدن او به پایین رفت و هیچ آسیبی نمی دید!
راه رفتن روی آب
راه رفتن روی آب همیشه برای مردم دنیا کار پیچیده ای بوده است. کریس آنجل با ترفند راه رفتن روی آب خیلی از مردم عامه جهان را با خودش همراه کرد. کریس داشت روی آب راه می رفت بدون اینکه آب ذره ای تکان بخورد و حتی کلی آدم هم دور و برش شنا می
راز گشایی:
ماجرا ساده تر از این حرف هاست. یک میز شیشه ای بسیار ظریف اما محکم که بتواند وزن 80 کیلویی کریس آنجل را تحمل کند ،جوری در استخر قرار گرفته است که با زاویه ای که فیلم بردار از آنجل نمایش می دهد به هیچ صورتی دیده نمی شود. و آن قدر هم ظریف است که حتی در نمای بسته ای که از کف پای آنجل هم گرفته شده است هیچ اثری از پیچ و تاب های جنس شیشه ای میز نیست!آنجل برای واقعی تر شدن ماجرا بعضی از قسمت های میز را باز گذاشته تا هر از گاهی آنهایی که داشتند زیر آبی می رفتند سری بیرونآورند، نفسی بکشند، تشویقی کنند و دوباره به آبتنیشان ادامه دهند!                            
رد کردن نخ از گردن
کریس آنجل نخ را از گردنش رد کرد بدون اینکه حتی قطره ای خون بریزد.
راز گشایی
حقه است آن هم به روشی که حل آن برای من و شمای بی خبر از همه جا کمی سخت است. شعبده باز قبل از انجام تردستی اش ماده ای خاص که مخصوص شعبده بازی است به گردنش مالیده که بعد از هر بار تکان نخ ضخیم تر شده و مانند خمیر به رنگ بدن او نخ را به درون خودش راه می دهد بدونرد شدن نخ از گردن اینکه پوست گردن جدا شود. اینجاست که تماشاچی فکر می کند خمیری که روی گردن شعبده باز است همان پوست بر آمده اوست که با تکان های نخ دارد متورم می شود!                                                                  
  


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: